دوستان؛کلیپ رابادقت ببینید.

سلام ، اصل ماجرا اینه که شهیدمهدی زین الدین برای شناسایی وارد منطقه دشمن می شود، موقیت را مناسب می‌داند می‌رود نجف وکربلا زیارتی می کند و در برگشت وارد قرارگاه عراقی ها می شود و به سنگر فرماندهی می‌رود، می بیند خلوت است ، چای آماده می‌ریزد و وقتی دارد چای می خورد فرمانده عراقیا خسته وعصبانی میاد داخل سنگر وبه عربی میگه : یک چای بده بخورم ، زین الدین چای می‌ریزد ومی برد ، فرمانده میگه سرباز جدیدی ؟ میگه: نعم سیدی! افسره یک کشیده به زین الدین می زند ویک جمله ای می گوید! زین الدین شناسایی می کند و برمیگردد ، شب عملیات وارد قرارگاه که می شوند مستقیم می رود و فرمانده را اسیر می کند ومی بندند ومیگه فردا که روشن شد بیاریدش جلوی من ، و… بقیه ماجرا که می بینید….

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در google
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
دیوار شهر

دیوار شهر

به نام خالق مهربان و دوست‌داشتنی با سلام و درود فراوان حضور شما کاربر گرانمایه: باتوجه به سه دهه فعالیت در زمینه‌ی گردآوری بانک های اطلاعاتی تحت عنوان کتاب سبز که حاوی نام، آدرس و شماره تلفن مشاغل مورد نیاز جامعه بود ، اینک سامانه بزرگ «daftar118.ir» با طراحی و پیاده سازی پیشرفته ترین برنامه‌ ی روز IT و بهره‌گیری از متخصصین فرهیخته، جامع ترین بانک اطلاعات مشاغل را تهیه و هم‌اکنون در اختیار شما کاربر گرامی قرار داده است. در این سامانه کلیه اطلاعات مورد نیاز شما مربوط به هر شغل مهیا گردیده است، به نحوی که شما قادر خواهید بود کوتاه ترین دقایق ممکن به شغل مورد نظر خود دسترسی پیدا کنید. امید است این خدمت کوچک نزد شما بزرگواران مورد قبول واقع گردد. دفتر ارتباطات مردمی نشریه و پایگاه خبری « دیوار شهر».

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا